
نماز
حضرت مهدی (عج) فرمودند :
ما ارغم انف الشیطان بشی ء مثل الصلاة فصلها و ارغم انف الشیطان
هیچ چیز مثل نماز بینی شیطان را به خاک نمی مالد و او را خوار نمی کند ، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بمال .
( بحار الانوار، ج ,53 ص 182 )
اگر طلب کنی ...
حضرت مهدی (عج) فرمودند :
ان استرشدت أرشدت ، و ان طلبت وجدت
اگر خواستار رشد و کمال معنوی باشی هدایت می شوی ، و اگر طلب کنی می یابی .
( بحارالأنوار ، ج 51 ، ص 339 )
قالَ الاِمامَ الْمَهدی ( علیهالسلام ) :
توجه امام مهدی ( علیهالسلام ) به شیعیان خویش
اِنّا غَیْرُ مُهمِلینَ لِمُراعاتِکم، ولا ناسینَ لِذِکْرِکم ، وَ لَو لا ذلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللاَّواهُ ، وَ اصطَلَمَکُمُ العداءُ .
فَاتَّقُوا اللهَ جَلَّ جَلالُهُ وَ ظاهِرُونا .
ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم که اگر جز این بود گرفتاری ها به شما روی می آورد و دشمنان شما را ریشه کن می کردند .
از خدا بترسید و ما را پشتیبانی کنید .
عمل صالح و تقرب به اهل بیت ( علیهم السلام )
فَلْیَعْمَلْ کُلّ امْرِء مِنْکم بِما یُقَرَبُ بِهِ مِن مَحَبَّتِنا ، وَ لیَتَجَنَّب ما یُدنیهِ مِن کَراهِیَّتِنا وَ سَخَطِنا ، فَإِنَّ امرَا یَبغَتُهُ فُجأۀً حینَ لا تَنفَعُهُ تَوبَهُ ، وَ لا یُنجیهِ مِن عِقابِنا نَدَمٌ عَلی حَوبَه .
هر یک از شما باید به آنچه که او را به دوستی ما نزدیک می سازد ، عمل کند و از آنچه که خوشایند ما نبوده و خشم ما در آن است ، دوری گزیند ، زیرا خداوند به طور ناگهانی انسان را می گیرد ، در وقتی که توبه برایش سودی ندارد و پشیمانی او را از کیفر ما به خاطر گناهش نجات نمی دهید .
تسلیم در مقابل دستور های اهل بیت ( علیهم السلام )
از خدا بترسید و تسلیم ما شوید و کار ها را به ما واگذارید ، بر ماست که شما را از سرچشمه ، سیراب برگردانیم ، چنان که بردن شما به سرچشمه از ما بود ف در پی کشف آنچه از شما پوشیده شده نروید . مقصد خود را با دوستی ما بر اساس راهی که روش است به طرف ما قرار دهید .
تحقق حتمی حق
خداوند مقدر فرموده که حق به مرحله نهایی و کمال خود برسد و باطل از بین رود ، و او بر آنچه بیان نمودم گواه است .
خلقت خدفدار و هدایت پایدار
خداوند متعال ، خلق را بیهوده نیافریده و آنان را مهمل نگذاشته است ، بلکه آنان را به قدرتش آفریده و برای آنها گوش و چشم و دل و عقل قرار داده ، آن گاه که پیامبران را که مژده دهنده و ترساننده هستند به سویشان برانگیخت تا به طاعتش دستور دهند و از نا فرمانی اش جلوگیری فرمایند و آنچه را از امر خداوند و دین شان نمی دانند به آن بفهمانند و بر آنان کتاب فرستاد و به سویشان فرشتگان برانگیخت تا آنها میان خدا و پیامبران � به واسطه تفضلی که بر ایشان روا داشته � واسطه باشند .
ظهور حق
هر گاه خداوند به ما اجازه دهد که سخن گوییم ، حق ظاهر خواهد شد و باطل از میان خواهد رفت و خفقان از ( سر ) شما برطرف خواهد شد .
تفتیش ناروا
حضرت مهدی ( علیه السلام ) در خصوص کسانی که در جستجوی او بوده اند تا به حاکم جور تحویلش دهند فرموده است : آن که بکاود ، بجوید و آن که بجوید دلالت دهد و آن که دلالت دهد به هدف رسد و هر که ( در مورد من ) چنین کند ، شرک ورزیده است .
ظهور حق به اذن حق
ظهوریست ، مگر بها اجازه خداوند متعال و آن هم پس از زمان طولانی و قساوت دل ها و فراگیر شدن زمین از جور و ستم .
مدعیان دروغگو
آگاه باشید به زودی کسانی ادعای مشاهده ( نیات خاصه ) مرا خواهند کرد .
آگاه باشید هر کس قبل از " خروج سفیانی " و شنیدن صدای آسمانی ، ادعای مشاهده مرا کند دروغگو و افترا زننده است ؛ حرکت و نیرویی جز به خدای بزرگ نیست .
دنیا در سراشیبی زوال
دنیا فنا و زوالش نزدیک گردیده و در حال وداع است ، و من شما را به سوی خدا و پیامبرش � که درود خدا بر او و آلش باد � و عمل به قرآنش و میراندن باطل و زنده کردن سنت ، دعوت می کنم .
ذخیره بزرگ
من باقیمانده از آدم و ذخیره نوج و برگزیده ابراهیم و خلاصه محمد ( درود خدا بر همگی آنان باد ) هستم .
حجت خدا
ستمگران پنداشتند که حجت خدا از بین رفته است ، در حالی که اگر به ما اجازه سخن گفتن داده می شد ، هر آینه تمام شک ها را از بین می بریدم .
عطسه ، نشانه سلامت
نسیم ، خدمتکار حضرت مهدی ( علیه السلام ) گوید : آن حضرت به من فرمود : آیا تو را در مورد عطسه کردن بشارت دهم ؟
گفتم : آری .
فرمود : عطسه ، علامت امان از مرگ تا سه روز است .
نماز ، طرد کننده شیطان
هیچ چیز مثل نماز ، بینی شیطان را به خاک نمی مالد ، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بمال .
اذن مالک
تصرف در مال هیچ کس بدون اجازه او جایز نیست .
استعاذه به خدا
پناب به خدا می برم از نابینایی بعد از بینایی و از گمراهی بعد از رهایی و از اعمال ناشایسته و فرو افتادن در فتنه ها .
اسوه های حقیقت
حق با ما و در میان ماست ، کسی جز ما چنین نگوید ، مگر آن که دروغگو و افترا زننده باشد .
ظهور فرج به اذن خدا
اما ظهور فرج ، موکول به اراده خداوند متعال است و هر کس برای ظهور ما وقت تعیین کند دروغگوست . و اما گفته کسانی که پنداشته اند امام حسین ( علیه السلام ) کشته نشده ، کفر و دروغ و گمراهی است .
شناخت خدا
همانا خداوند متعال ، کسی است که اجسام را آفریده و ارزاق را تقسیم فرموده ، او جسم نیست و در جسمی هم حلول نکرده ، " چیزی مثل او نیست و شنوا و داناست " .
ائمه ( علیهم السلام ) دست پرورده های پروردگار
خداوند با ماست ، و به جز ذات پروردگار به چیزی نیاز نداریم ، و حق با ماست .
اگر کسانی با ما نباشند ، هرگز در ما وحشتی ایجاد نمی شود ، ما دست پرورده های پروردگارمان ، و مردمان ، دست پرورده های ما هستند .
دانش حقیقی
دانش ، دانش ماست ، از کفر کافر ، گزندی بر شما نیست .
اتفاق و وفای به عهد
اگر شیعیان ما � خداوند آنها را به طاعت و بندگی خویش موفق بدارد � در وفای به عهد و پیمان الهی اتحاد و اتفاق می داشتند و عهد و پیمان را محترم می شمردند ، سعادت دیدار ما به تأخیر نمی افتاد و زودتر به سعادت دیدار ما نائل می شدند .
پیروان نادان
حضرت مهدی ( علیه السلام ) به محمد بن علی بن هلال کرخی فرمودند : نادانان و کمخردان شیعه و کسانی که بال پشه از دینداری آنان محکم تر است ، ما را آزردند .
بیزاری از غالیان
من از افرادی که می گویند : ما اهل بیت ( مستقلا از پیش خود و بدون دریافت از جانب خداوند ) غیب می دانیم و در سلطنت و آفرینش موجودات با خدا شریکیم ، یا ما را از مقامی که خداوند برای ما پسندیده بالاتر می برند ، نزد خدا و رسولش ، بیزاری می جویم .
سجده شکر
سَجدَۀُ الشُّکرِ مِن الزَمِ السُّنَنِ وَ اوجَبِها .
سجده شکر از لازم ترین و واجب ترین مستحبات است .
از سایت آفتاب
***************************************
قال الإمام المهدي ، صاحب العصر و الزّمان ( عليه السلام و عجّل الله تعالى فرجه الشّريف ) :
الَّذى يَجِبُ عَلَيْکُمْ وَ لَکُمْ أنْ تَقُولُوا : إنّا قُدْوَةٌ وَ أئِمَّةٌ وَ خُلَفاءُ اللهِ فى أرْضِهِ ، وَ اُمَناؤُهُ عَلى خَلْقِهِ ، وَ حُجَجُهُ فى بِلادِهِ ، نَعْرِفُ الْحَلالَ وَ الْحَرامَ ، وَ نَعْرِفُ تَأْويلَ الْکِتابِ وَ فَصْلَ الْخِطابِ .
امام زمان ( عجّل الله تعالى فرجه الشّريف ) فرمود : بر شما واجب است و به سود شما خواهد بود که معتقد باشيد بر اين که ما اهل بيت رسالت ، محور و اساس امور ، پيشوايان هدايت و خليفه خداوند متعال در زمين هستيم .
همچنين ما امين خداوند بر بندگانش و حجّت او در جامعه مى باشيم ، حلال و حرام را مى شناسيم ، تأويل و تفسير آيات قرآن را عارف و آشنا هستيم .
قالَ ( عليه السلام ) : أنَا خاتَمُ الاَْوْصِياءِ، بى يَدْفَعُ الْبَلاءُ عَنْ أهْلى وَ شيعَتى .
فرمود : من آخرين وصيّ پيغمبر خدا هستم به وسيله من بلا ها و فتنه ها از آشنايان و شيعيانم دفع و برطرف خواهد شد .
قالَ ( عليه السلام ) : أمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعُوا فيها إلى رُواةِ حَديثِنا ( أحاديثِنا ) ، فَإنَّهُمْ حُجَّتي عَلَيْکُمْ وَ أنَا حُجَّةُ اللهِ عَلَيْکُمْ .
فرمود : جهت حلّ مشکلات در حوادث - امور سياسى ، عبادى ، اقتصادى ، نظامى ، فرهنگى ، اجتماعى و ... - به راويان حديث و فقها مراجعه کنيد که آن ها در زمان غيبت خليفه و حجّت من بر شما هستند و من حجّت خداوند بر آن ها مى باشم .
قالَ ( عليه السلام ) : الحَقُّ مَعَنا ، فَلَنْ يُوحِشَنا مَنْ قَعَدَعَنّا ، وَ نَحْنُ صَنائِعُ رَبِّنا ، وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنائِعِنا .
فرمود : حقانيّت و واقعيّت با ما اهل بيت رسول الله صلّى الله عليه و آله و سلّم مى باشد و کناره گيرى عدّه اى ، از ما هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد ، چرا که ما دست پرورده هاى نيکوى پروردگار مى باشيم ; و ديگر مخلوقين خداوند ، دست پرورده هاى ما خواهند بود .
قالَ ( عليه السلام ) : إنَّ الْجَنَّةَ لا حَمْلَ فيها لِلنِّساءِ وَ لا وِلادَةَ ، فَإذَا اشْتَهى مُؤْمِنٌ وَلَداً خَلَقَهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِغَيرِ حَمْل وَ لا وِلادَة عَلَى الصُّورَةِ الَّتى يُريدُ کَما خَلَقَ آدَمَ ( عليه السلام ) عِبْرَةً .
فرمود : همانا بهشت جايگاهى است که در آن آبستن شدن و زايمان براى زنان نخواهد بود ، پس هرگاه مؤمنى آرزوى فرزند نمايد ، خداوند متعال بدون جريان حمل و زايمان ، فرزند دلخواهش را به او مى دهد همان طورى که حضرت آدم ( عليه السلام ) را آفريد .
قالَ ( عليه السلام ) : لا يُنازِعُنا مَوْضِعَهُ إلاّ ظالِمٌ آثِمٌ ، وَ لا يَدَّعيهِ إلاّ جاحِدٌ کافِرٌ .
فرمود : کسى با ما ، در رابطه با مقام ولايت و امامت مشاجره و منازعه نمى کند مگر آن که ستمگر و معصيت کار باشد، همچنين کسى مدّعى ولايت و خلافت نمى شود مگر کسى که منکر و کافر باشد .
قالَ ( عليه السلام ) : إنَّ الْحَقَّ مَعَنا وَ فينا ، لا يَقُولُ ذلِکَ سِوانا إلاّ کَذّابٌ مُفْتَر ، وَ لا يَدَّعيهِ غَيْرُنا إلاّ ضالٌّ غَوىٌّ .
فرمود : حقيقت - در همه موارد و امور - با ما و در بين ما اهل بيت عصمت و طهارت خواهد بود و چنين سخنى را هر فردى غير از ما بگويد دروغ گو و مفترى مى باشد ; و کسى غير از ما آن را ادّعا نمى کند مگر آن که گمراه باشد .
قالَ ( عليه السلام ) : أبَى اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْحَقِّ إلاّ إتْماماً وَ لِلْباطِلِ إلاّ زَهُوقاً .
فرمود : همانا خداوند متعال ، إبا و امتناع دارد نسبت به حقّ مگر آن که به اتمام و کمال برسد و باطل ، نابود و مضمحل گردد .
قالَ ( عليه السلام ) : إنَّهُ لَمْ يَکُنْ لاِحَد مِنْ آبائى إلاّ وَ قَدْ وَقَعَتْ فى عُنُقِه بَيْعَةٌ لِطاغُوتِ زَمانِهِ ، و إنّى أخْرُجُ حينَ أخْرُجُ وَ لا بَيْعَةَ لاِحَد مِنَ الطَّواغيتِ فى عُنُقى .
فرمود : همانا پدران من ( ائمّه و اوصياء عليهم السّلام ) ، بيعت حاکم و طاغوت زمانشان ، بر ذمّه آن ها بود ; ولى من در هنگامى ظهور و خروج نمايم که هيچ طاغوتى بر من منّت و بيعتى نخواهد داشت .
قالَ ( عليه السلام ) : أنَا الَّذى أخْرُجُ بِهذَا السَيْفِ فَأمْلاَالاَْرْضَ عَدْلا وَ قِسْطاً کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً .
فرمود : من آن کسى هستم که در آخر زمان با اين شمشير - ذوالفقار - ظهور و خروج مى کنم و زمين را پر از عدل و داد مى نمايم همان گونه که پر از ظلم و جور شده است .
***************************************
امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه ) فرمودند :
چگونگی بهره مندی از وجود من در دوران غیبتم همچون بهره ای است که از خورشید می برند ، آنگاه که ابر آن را از دیدگان نهان می کند .
امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه ) فرمودند :
برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید که گشایش و فرج شما نیز در آن است .
***************************************
احادیثی درباره امام زمان (عج) :
امام زین العابدین ( علیه السلام ) :
" من ثبت على ولایتنا فى غیبة قائمنا ، اعطاه الله أجر الف شهید مثل شهداء بدر و احد " ( كشف الغمه ، ج 3 ، ص 312 )
هر كه در دوران غیبت قائم ما ، بر ولایت ما ثابت قدم باشد ، خداوند پاداش هزار شهید مانند شهداى بدر و احد را به او عطا مى فرماید .
امام صادق ( علیه السلام ) :
" المنتظر للثانى عشر كالشاهر سیفه بین یدى رسول الله صلى الله علیه و آله یذب عنه " ( غیبت نعمانى ، ص 41 )
كسى كه منتظر امام دوازدهم است مانند كسى است كه در كنار رسول خدا ( صلى الله علیه و آله و سلم ) و براى دفاع از آن حضرت شمشیر مى زند .
امام موسى كاظم ( علیه السلام ) :
" طوبى لشیعتنا المتمسكین بحبّنا فى غیبة قائمنا ، الثابتین على موالاتنا و البراءة من اعدائنا ، اولئك منّا و نحن منهم ، و قد رضوا بنا ائمة و رضینا بهم شیعة ، طوبى لهم ثم طوبى لهم ، هم و الله معنا فى درجتنا یوم القیامة " ( الزام الناصب ، ص 68 )
خوشا به حال شیعیان ما كه در غیبت قائم ما بر محبت و ولایت ما و بیزارى از دشمنان ما پایدار ماندند ، آنها از ما و ما از آنهائیم . و همانا آنان امامت ما را پذیرفتند ، ما هم آنها را به عنوان شیعیان خود پذیرفتیم . خوشا به حال آنها و باز هم خوشا به حال آنها ، آنها به خدا قسم در درجه ما و در كنار ما در روز قیامت اند .
امام رضا ( علیه السلام ) :
" ما أحسن الصبر و انتظار الفرج " ( منتخب الاثر ، ص 496 )
چه بهتر است صبر كردن و انتظار فرج كشیدن.
امام جواد ( علیه السلام ) :
" افضل اعمال شیعتنا انتظار الفرج " ( غیبت نعمانى ، ص 180 )
برترین اعمال شیعیانمان ، انتظار فرج است .
امام هادى ( علیه السلام ) :
" لولا من یبقى بعد غیبة قائمكم من العلماء الداعین الیه ، و الدّالین علیه ، و الذّابین عن دینه بحُجج الله ، و المنقذین للضعفاء من عبادالله من شباك ابلیس و مردته ، لما بقى احد الا ارتد عن دین الله . ولكنهم یمسكون ازمة قلوب ضعفاء الشیعة كما یمسك صاحب السفینة سكانها ، اولئك هم الافضلون عندالله عزوجل " ( بحارالانوار ، ج 51 ، ص 156 )
اگر نه این بود كه پس از غیبت قائم آل محمد ، برخى از علما وجود دارند كه به سوى او دعوت مى كنند و مردم را به حضرتش سوق مى دهند و از دینش با استدلال هاى الهى حمایت مى كنند و ضعیفان از بندگان خدا را از افتادن در دام ابلیس و یارانش ، رهایى مى بخشند ، پس به تحقیق هیچ كس نمى ماند جز اینكه از دین خدا بر مى گشت . ولى آن عالمان زمان قلوب ضعفاى شیعه را مى گیرند همانگونه كه ناخداى كشتى ، سكّان و فرمان كشتى را مى گیرد و پس آنها نزد خداى عزوجل از همه برترند .
***************************************
حضرت مهدى (عج) در احادیث قدسى
1 ـ خداوند فرمود : " اى پیامبر ! بوسیله تو و پیشوایان از نسل تو بر بندگان خویش رحمت می آورم ، و به وسیله قائم از بین شما ، زمین خود را با تسبیح و تقدیس و تهلیل و تكبیر و بزرگداشت مقام الوهیت ، آباد می سازم .
و به وجود او زمین را از دشمنانم پاك می كنم و آن را میراث اولیاى خویش قرار می دهم ، و به وسیله او كلمه توحید را تعالى بخشیده ، كلمه كافران را به سقوط می كشانم ، و به دست او و با علم خود سرزمین ها و دل بندگانم را حیاتى تازه می بخشم و گنج ها و ذخیره هاى پنهان را به مشیت خود برایش آشكار می سازم .
و با اراده خود او را بر نهانی ها و مكنونات قلبى دیگران آگاه می گردانم و با فرشتگان خود او را یارى می رسانم تا در اجراى فرمان من و تبلیغ دین من مددكار او باشند . او به حقیقت ولىّ من است و به راستى هدایتگر بندگان من می باشد . "
2 ـ امام باقر ( علیه السلام ) در وجه نامگذارى حضرت " مهدى (عج) " به " قائم آل محمد ( صلى الله علیه و آله و سلم ) " حدیثى قدسى روایت فرمود : " زمانى كه جدم حسین كه صلوات خدا بر او باد به شهادت رسید ، فرشتگان با گریه و زارى به درگاه خداوند عزوجلّ نالیدند و گفتند : پروردگارا ! آیا از آنان كه برگزیده و فرزند برگزیده تو را ، و امام انتخاب شده از بین خلق را كشتند ، در می گذرى ؟! "
خداوند به آنان وحى فرمود كه : " فرشتگان من آرام گیرید . سوگند به عزّت و جلالم كه از آنان انتقام می گیرم اگر چه بعد از گذشت زمانى طولانى باشد " سپس فرزندان از نسل حسین ( علیه السلام ) را كه پس از او به امامت می رسند به ملائكه نشان داد و آنان شاد شدند .
در بین این پیشوایان ، یك نفرشان به نماز ایستاده بود " فإذا احدهم قائم یصلّى فقال اللّه عزّوجلّ : بذلك القائم أنتقم منهم . " خداوند عزّوجلّ فرمود : به وسیله آن " قائم " از دشمنان و قاتلان حسین ( علیه السلام ) انتقام می گیرم . "
حديث انتظار فرج
متن روایت:
هذه صحیفة مخاصم ، یسأل عن الدین الذی یقبل فیه العمل ، فقال : رحمك الله هذا الذی أرید ، فقال أبو جعفر علیه السلام : شهادة أن لا إله إلا الله وحده لا شریك له ، وأن محمدا صلى الله علیه وآله عبده ورسوله ، وتقر بما جاء من عند الله ، والولایة لنا أهل البیت ، والبراءة من عدونا ، والتسلیم لامرنا ، والورع والتواضع ، وانتظار قائمنا ، فإن لنا دولة إذا شاء جاء بها
اسماعیل جعفى مى گوید : شخصى نزد امام باقر علیه السلام آمد و نامه اى به همراه داشت ، حضرت به او فرمود : این نامه مخاصم و مخالف ماست كه سئوال می كند در چه دینى عمل قبول خواهد شد ؟ آنشخص ( آورنده نامه ) عرض كرد : آرى ، همین را می خواهم امام باقر علیه السلام به او فرمود : شهادت به اینكه جز ، خدا ، معبودى نیست و شریك ندارد و شهادت به اینكه ، محمد صلى الله علیه و آله بنده و رسول اوست و اقرار به آنچه كه از جانب خدا آمده و ولایت ما اهل بیت و بیزارى از دشمنان ما و رعایت ورع و تواضع و انتظار قیام قائم ما . همانا ما دولتى خواهیم داشت زمانى كه خدا بخواهد آنرا بپا خواهد ساخت .
***************************************
حديث فضیلت انتظار
یا كابلی إن أولی الامر الذین جعلهم الله عزوجل أئمة الناس وأوجب علیهم طاعتهم : أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام ، ثم الحسن عمی ، ثم الحسین أبی ، ثم انتهى الامر إلینا . ثم سكت . فقلت له : یا سیدی روی لنا عن أمیر المؤمنین علیه السلام أن الأرض لا تخلو من حجة لله تعالى على عباده ، فمن الحجة والامام بعدك ؟ قال : ابنی محمد واسمه فی صحف الأولین باقر ، یبقر العلم بقرا ، هو الحجة والإمام بعدی ، ومن بعد محمد ابنه جعفر واسمه عند أهل السماء الصادق ، قلت : یا سیدی فكیف صار اسمه الصادق وكلكم صادقون ، قال : حدثنی أبی ، عن أبیه عن رسول الله صلى الله علیه وآله قال : إذا ولد ابنی جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب فسموه الصادق ، فإن الخامس من ولده الذی اسمه جعفر یدعی الإمامة اجتراء على الله وكذبا علیه فهو عند الله ( جعفر الكذاب ) المفتری على الله تعالى ، والمدعی لما لیس له بأهل ، المخالف لأبیه والحاسد لأخیه ، وذلك الذی یروم كشف ستر الله عز وجل عند غیبة ولی الله ، ثم بكى علی بن الحسین علیه السلام بكاء شدیدا ، ثم قال : كأنی بجعفر الكذاب وقد حمل طاغیة زمانه على تفتیش أمر ولی الله ، والمغیب فی حفظ الله والتوكیل بحرم أبیه جهلا منه برتبته ، وحرصا منه على قتله إن ظفر به ، ( و ) طمعا فی میراث أخیه حتى یأخذه بغیر حق . فقال أبو خالد فقلت : یا ابن رسول الله وإن ذلك لكائن ، فقال : إی وربی إن ذلك مكتوب عندنا فی الصحیفة التی فیها ذكر المحن التی تجری علینا بعد رسول الله صلى الله علیه وآله ، فقال أبو خالد فقلت : یا ابن رسول الله ثم یكون ماذا ؟ قال : ثم تمتد الغیبة بولی الله الثانی عشر من أوصیاء رسول الله صلى الله علیه وآله والأئمة بعده یا أبا خالد إن أهل زمان غیبته القائلین بإمامته والمنتظرین لظهوره أفضل من أهل كل زمان ، فإن الله تبارك وتعالى أعطاهم من العقول والأفهام والمعرفة ما صارت به الغیبة عندهم بمنزلة المشاهدة ، وجعلهم فی ذلك الزمان بمنزلة المجاهدین بین یدی رسول الله صلى الله علیه وآله بالسیف ، أولئك المخلصون حقا وشیعتنا صدقا ، والدعاة إلى دین الله عز وجل سرا وجهرا . وقال علیه السلام : انتظار الفرج من أعظم الفرج
ابراهیم بن زیاد ، از ابوحمزهء ثمالى ، از ابوخالد كابلى نقل كرده كه گفت : امام زین العابدین علیه السلام فرمود : اى كابلى ، أولی الأمر كه خداوند آنان را امامان و پیشوایان مردم قرار داده و اطاعت ایشان را واجب ساخته است ، و آنان عبارتند از : امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام سپس عمویم امام حسن و پس از او پدرم امام حسین تا آنكه كار امامت به من رسید ، سپس حضرت ساكت شد . عرض كردم : اى سرور من از امیر المؤمنین علیه السلام روایت شده كه فرمود : زمین از حجت خدا بر بندگان خالى نخواهد ماند ، پس امام وحجت بعد از شما چه كسى خواهد بود ؟ فرمود : پسرم محمد كه نام او در كتب الهى ( صحف الاولین ) باقر بوده كه علوم را مىشكافد و او حجت و امام بعد از من مىباشد وپس از او پسرش جعفر است كه در نزد اهل آسمان صادق نامیده مىشود . عرض كردم : اى سرور من چگونه فقط نام او صادق است در حالیكه شما همه صادق مىباشید ؟ فرمود كه پدرم از پدرش از رسول الله صلى الله علیه و آله روایت كرده كه فرمود : زمانیكه پسرم جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن أبی طالب به دنیا آمد او را ، صادق بنامید . و پنجمین فرزند او ( امام صادق علیه السلام ) كه نامش جعفر است به دروغ ادعاى امامت مىكند واو نزد خداوند ، جعفر كذاب ، مىباشد كه به خداوند افترا بسته و چیزى را كه اهل آن نیست بعنوان مخالفت با پدرش وحسادت با برادرش ادعا مىنماید و او همان كسى است كه آرزو مىكند هنگام غیبت امام زمان از اسرار الهى خبردار گردد . آنگاه على بن الحسین ( ع ) بشدت گریست و فرمود : گویا مىبینم كه جعفر كذاب حاكم ستمگر را براى تفتیش و جستجوى حضرت مهدى و امر ولى الله ( ع ) كه در پناه و حفظ الهى غایب شده بود راهنمائى كرد و از خلیفه مىخواست كه وكیل پدرش امام هادى علیه السلام شده و امور آن حضرت به او واگذار گردد ، در حالیكه نمىداند پست تر از آن است كه چنین لیاقتى داشته باشد ، وهمچنین قصد داشته كه چنانچه به حضرت مهدى علیه السلام دست یابد او را كشته ومیراث برادرش را بنا حق غصب نماید . راوى ( ابو خالد كابلى( مىگوید عرض كردم : اى فرزند رسول خدا آیا اینها شدنى است ؟ فرمود : آرى بخدا سوگند ، اینها همه در صحیفه اى كه در آن وقایع غم انگیزى كه بر ما پس از رسول خدا صلى الله علیه وآله جارى مىگردد ، نوشته شده است ، ابو خالد مىگوید عرض كردم : اى پسر رسول خدا پس از آن چه خواهد شد ؟ فرمود : سپس غیبت امام دوازدهم از جانشینان رسول خدا صلى الله علیه وآله و امامان پس از پیامبر صلى الله علیه وآله طولانى خواهد گشت . اى ابا خالد كسانى كه در زمان غیبت قائل به امامت آن حضرت بوده و منتظر ظهور آن حضرت بمانند برترین اهل هر زمان بوده و خداوند متعال چنان عقل وفهم و معرفتى به آنها عطا كرده كه زمان غیبت براى آنها مانند زمان حضور ومشاهده مىگردد و ایشان را در آن زمان بمنزله مجاهدین در ركاب رسول الله صلى الله علیه وآله قرار داده است وآنها حقیقتا شیعیان خالص ما و دعوت كنندگان به دین خداوند متعال در پنهان وآشكار خواهند بود وحضرت فرمود : انتظار فرج از بزرگترین و برترین فرج هاست .
***************************************
حديث رضایت الهی ازایشان
أقرب ما یكون العباد من الله جل ذكره وأرضى ما یكون عنهم إذا افتقدوا حجة الله جل وعز ولم یظهر لهم ولم یعلموا مكانه ، وهم فی ذلك یعلمون أنه لم تبطل حجة الله جل ذكره ولا میثاقه ، فعندها فتوقعوا الفرج صباحا ومساء ، فإن أشد ما یكون غضب الله على أعدائه إذا افتقدوا حجته ولم یظهر لهم ، وقد علم أن أولیاءه لا یرتابون ، ولو علم أنهم یرتابون ما غیب حجته عنهم طرفة عین ، ولا یكون ذلك إلا على رأس شرار الناس
مفضل بن عمر ، امام صادق علیه السلام روایت كرده كه فرمود : بهترین چیزى كه مردم را به خداوند متعال نزدیك ساخته و او را بهتر از هر چیزى از مردم راضى می نماید این است كه خداوند متعال ببیند مردم زمانى كه امام وحجت خدا را گم كرده و از جاى او بى خبرند ، بدانند كه حجت و میثاق خداوند باطل نشده است . آن زمان است كه در صبح و عصر باید آماده فرج باشید و شدید ترین خشم خداوند بر دشمنان زمانى است كه حجت خداوند غایب شده و ظاهر نباشد و خداوند مى داند كه دوستان و اولیاءش در حجت خدا تردید نخواهند كرد ، زیرا در آن صورت خداوند لحظه اى حجت خود را از اولیاى خویش غایب نخواهد ساخت و غیبت حجت خداوند زمانى محقق مى شود كه بد ترین و شرور ترین مردم ظهور می نمایند .
***************************************
حديث منزلت منتظران
منا إثنا عشر مهدیا ، أولهم أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب ، وآخرهم التاسع من ولدی ، وهو القائم ، بالحق ، یحیی الله بن الأرض بعد موتها ، ویظهر به دین الحق على الدین كله ، ولو كره المشركون . له غیبة یرتد فیها أقوام ویثبت فیها على الدین آخرون ، فیؤذون ویقال لهم : ( متى هذا الوعد إن كنتم صادقین ) أما إن الصابر فی غیبته على الأذى والتكذیب بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدی رسول الله صلى الله علیه وآله
ربیع بن سعد ، از عبد الرحمان بن سلیط روایت كرده كه گفت : امام حسین علیه السلام فرمود : از ما دوازده مهدى خواهد بود كه نخستین فرد آنها امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام و آخرین آنها نهمین فرزند من و قائم به حق می باشد . خداوند زمین را بدست او زنده گردانیده و دین حق خود را بدست او بر جمیع ادیان پیروز گردانیده ، هر چند مشركان از آن ناراحت باشند . آن حضرت غیبتى دارد كه اقوامى در آن تردید كرده و اقوامى دیگر در آن ثابت قدم می مانند و اذیت و آزار خواهند شد تا آنجا كه به ایشان گفته می شود آن وعده چه زمانى خواهد بود ؟ آگاه باشید كسى كه در غیبت آن حضرت بر اذیت و آزار و اتهام دیگران و مخالفین صبر كند ، مانند كسى است كه در كنار رسول خدا با شمشیر جهاد كرده باشد .
***************************************
حديث منزلت منتظران
یا كابلی إن أولی الامر الذین جعلهم الله عز وجل أئمة الناس وأوجب علیهم طاعتهم : أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام ، ثم الحسن عمی ، ثم الحسین أبی ، ثم انتهى الامر إلینا . ثم سكت . فقلت له : یا سیدی روی لنا عن أمیر المؤمنین علیه السلام أن الأرض لا تخلو من حجة لله تعالى على عباده ، فمن الحجة والامام بعدك ؟ قال : ابنی محمد واسمه فی صحف الأولین باقر ، یبقر العلم بقرا ، هو الحجة والإمام بعدی ، ومن بعد محمد ابنه جعفر واسمه عند أهل السماء الصادق ، قلت : یا سیدی فكیف صار اسمه الصادق وكلكم صادقون ، قال : حدثنی أبی ، عن أبیه عن رسول الله صلى الله علیه وآله قال : إذا ولد ابنی جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب فسموه الصادق ، فإن الخامس من ولده الذی اسمه جعفر یدعی الإمامة اجتراء على الله وكذبا علیه فهو عند الله ( جعفر الكذاب ) المفتری على الله تعالى ، والمدعی لما لیس له بأهل ، المخالف لأبیه والحاسد لأخیه ، وذلك الذی یروم كشف ستر الله عز وجل عند غیبة ولی الله ، ثم بكى علی بن الحسین علیه السلام بكاء شدیدا ، ثم قال : كأنی بجعفر الكذاب وقد حمل طاغیة زمانه على تفتیش أمر ولی الله ، والمغیب فی حفظ الله والتوكیل بحرم أبیه جهلا منه برتبته ، وحرصا منه على قتله إن ظفر به ، ( و ) طمعا فی میراث أخیه حتى یأخذه بغیر حق . فقال أبو خالد فقلت : یا ابن رسول الله وإن ذلك لكائن ، فقال : إی وربی إن ذلك مكتوب عندنا فی الصحیفة التی فیها ذكر المحن التی تجری علینا بعد رسول الله صلى الله علیه وآله ، فقال أبو خالد فقلت : یا ابن رسول الله ثم یكون ماذا ؟ قال : ثم تمتد الغیبة بولی الله الثانی عشر من أوصیاء رسول الله صلى الله علیه وآله والأئمة بعده یا أبا خالد إن أهل زمان غیبته القائلین بإمامته والمنتظرین لظهوره أفضل من أهل كل زمان ، فإن الله تبارك وتعالى أعطاهم من العقول والأفهام والمعرفة ما صارت به الغیبة عندهم بمنزلة المشاهدة ، وجعلهم فی ذلك الزمان بمنزلة المجاهدین بین یدی رسول الله صلى الله علیه وآله بالسیف ، أولئك المخلصون حقا وشیعتنا صدقا ، والدعاة إلى دین الله عز وجل سرا وجهرا . وقال علیه السلام : انتظار الفرج من أعظم الفرج
ابراهیم بن زیاد ، از ابوحمزه ثمالى ، از ابوخالد كابلى نقل كرده كه گفت : امام زین العابدین علیه السلام فرمود : اى كابلى ، أولی الأمر كه خداوند آنان را امامان و پیشوایان مردم قرار داده و اطاعت ایشان را واجب ساخته است ، و آنان عبارتند از : امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام سپس عمویم امام حسن و پس از او پدرم امام حسین تا آنكه كار امامت به من رسید ، سپس حضرت ساكت شد . عرض كردم : اى سرور من از امیر المؤمنین علیه السلام روایت شده كه فرمود : زمین از حجت خدا بر بندگان خالى نخواهد ماند ، پس امام و حجت بعد از شما چه كسى خواهد بود ؟ فرمود : پسرم محمد كه نام او در كتب الهى ( صحف الاولین ) باقر بوده كه علوم را می شكافد و او حجت و امام بعد از من می باشد و پس از او پسرش جعفر است كه در نزد اهل آسمان صادق نامیده می شود . عرض كردم : اى سرور من چگونه فقط نام او صادق است در حالیكه شما همه صادق می باشید ؟ فرمود كه پدرم از پدرش از رسول الله صلى الله علیه و آله روایت كرده كه فرمود : زمانیكه پسرم جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن أبی طالب به دنیا آمد او را ، صادق بنامید . و پنجمین فرزند او ( امام صادق علیه السلام ) كه نامش جعفر است به دروغ ادعاى امامت می كند و او نزد خداوند ، جعفر كذاب ، می باشد كه به خداوند افترا بسته و چیزى را كه اهل آن نیست بعنوان مخالفت با پدرش و حسادت با برادرش ادعا می نماید و او همان كسى است كه آرزو مى كند هنگام غیبت امام زمان از اسرار الهى خبردار گردد . آنگاه على بن الحسین ( ع ) بشدت گریست و فرمود : گویا مى بینم كه جعفر كذاب حاكم ستمگر را براى تفتیش و جستجوى حضرت مهدى و امر ولى الله ( ع ) كه در پناه و حفظ الهى غایب شده بود راهنمائى كرد و از خلیفه مى خواست كه وكیل پدرش امام هادى علیه السلام شده و امور آن حضرت به او واگذار گردد ، در حالیكه نمى داند پست تر از آن است كه چنین لیاقتى داشته باشد ، و همچنین قصد داشته كه چنانچه به حضرت مهدى علیه السلام دست یابد او را كشته و میراث برادرش را بنا حق غصب نماید . راوى ( ابو خالد كابلى ( مى گوید عرض كردم : اى فرزند رسول خدا آیا اینها شدنى است ؟ فرمود : آرى بخدا سوگند ، اینها همه در صحیفه اى كه در آن وقایع غم انگیزى كه بر ما پس از رسول خدا صلى الله علیه و آله جارى مى گردد ، نوشته شده است ، ابو خالد مى گوید عرض كردم : اى پسر رسول خدا پس از آن چه خواهد شد ؟ فرمود : سپس غیبت امام دوازدهم از جانشینان رسول خدا صلى الله علیه و آله و امامان پس از پیامبر صلى الله علیه و آله طولانى خواهد گشت . اى ابا خالد كسانى كه در زمان غیبت قائل به امامت آن حضرت بوده و منتظر ظهور آن حضرت بمانند برترین اهل هر زمان بوده و خداوند متعال چنان عقل و فهم و معرفتى به آنها عطا كرده كه زمان غیبت براى آنها مانند زمان حضور و مشاهده مى گردد و ایشان را در آن زمان بمنزله مجاهدین در ركاب رسول الله صلى الله علیه وآله قرار داده است و آنها حقیقتا شیعیان خالص ما و دعوت كنندگان به دین خداوند متعال در پنهان و آشكار خواهند بود و حضرت فرمود : انتظار فرج از بزرگ ترین و برترین فرج هاست .
***************************************
حديث تولی و تبری
یا أحمد بن إسحاق إن الله تبارك وتعالى لم یخل الأرض منذ خلق آدم علیه السلام ولا یخلیها إلى أن تقوم الساعة من حجة لله على خلقه ، به یدفع البلاء عن أهل الأرض، وبه ینزل الغیث ، وبه یخرج بركات الأرض .
قال : فقلت له : یا ابن رسول الله فمن الامام والخلیفة بعدك ؟ فنهض علیه السلام مسرعا فدخل البیت ، ثم خرج وعلى عاتقه غلام كأن وجهه القمر لیلة البدر من أبناء الثلاث سنین ، فقال : یا أحمد بن إسحاق لولا كرامتك على الله عز وجل وعلى حججه ما عرضت علیك ابنی هذا ، إنه سمی رسول الله صلى الله علیه وآله وكنیه ، الذی یملأ الأرض قسطا وعدلا كما ملئت جورا وظلما.
یا أحمد بن إسحاق مثله فی هذه الأمة مثل الخضر علیه السلام ، ومثله مثل ذی القرنین ، والله لیغیبن غیبة لا ینجو فیها من الهلكة إلا من ثبته الله عز وجل على القول بإمامته ووفقه [ فیها ] للدعاء بتعجیل فرجه .
فقال أحمد بن إسحاق : فقلت له : یا مولای فهل من علامة یطمئن إلیها قلبی ؟ فنطق الغلام علیه السلام بلسان عربی فصیح فقال : أنا بقیة الله فی أرضه ، والمنتقم من أعدائه ، فلا تطلب أثرا بعد عین یا أحمد بن إسحاق .
فقال أحمد بن إسحاق : فخرجت مسرورا فرحا ، فلما كان من الغد عدت إلیه فقلت له : یا ابن رسول الله لقد عظم سروری بما مننت [ به ] على فما السنة الجاریة فیه من الخضر وذی القرنین ؟ فقال : طول الغیبة یا أحمد ، قلت : یا ابن رسول الله وإن غیبته لتطول ؟ قال : إی وربی حتى یرجع عن هذا الامر أكثر القائلین به ولا یبقى إلا من أخذ الله عز وجل عهده لولا یتنا ، وكتب فی قلبه الایمان وأیده بروح منه . یا أحمد بن إسحاق هذا : أمر من أمر الله ، وسر من سر الله ، وغیب من غیب الله ، فخذ ما آتیتك واكتمه وكن من الشاكرین تكن معنا غدا فی علیین . قال مصنف هذا الكتاب رضی الله عنه : لم أسمع بهذا الحدیث إلا من علی بن عبد الله الوراق وجدت بخطه مثبتا فسألته عنه فرواه لی عن سعد بن عبد الله ، عن أحمد بن إسحاق رضی الله عنه كما ذكرته
أحمد بن اسحاق بن سعد اشعرى مى گوید بر ابو محمد حسن بن علی علیهما السلام وارد شدم مى خواستم درباره جانشین پس از او از آن حضرت بپرسم ، كه امام ( ع ) ابتدائا به من فرمود : اى أحمد بن اسحاق ، خداوند تبارك و تعالى از زمانى كه حضرت آدم ( ع ) را آفرید تا قیامت ، زمین را خالى از حجت قرار نداده است ، بواسطه وجود حجت ، بلا و دشواری ها از ساكنان زمین دفع شده و بواسطه وجود او باران رحمت مى آید و نعمت هاى زمین را خارج مى سازد .
وى گفت : بدو عرض كردم : اى فرزند رسول خدا ( ص ) امام و جانشین پس از شما كیست ؟ حضرت از جا برخاست و به سرعت داخل خانه شد و سپس بیرون آمد و كودكى سه ساله را بر دوش خود داشت كه صورتش چون ماه شب چهارده مى درخشید فرمود : اى أحمد بن اسحاق اگر بخاطر عظمت تو در پیشگاه خداوند و بر حجت هاى او نبود ، این فرزندم را به تو نشان نمى دادم ، این فرزند هم نام و كنیه رسول خدا ( ص ) است ، همان كسى كه زمین را پس از آنكه از ظلم و ستم پر شده باشد ، آكنده از عدل و داد مى كند .
اى أحمد بن اسحاق ، مثال او میان این امت مثال حضرت خضر ( ع ) و ذى القرنین است ، بخدا سوگند او آنچنان غیبتى خواهد داشت كه در آن هیچكس از هلاكت رهایى نمى یابد مگر آنكس كه خداوند عز وجل او را نسبت به امامت او و دعا براى شتاب در فرج آن حضرت ثابت قدم نگاه دارد .
أحمد بن اسحاق مى گوید : بدو عرض كردم : اى سرور من آیا علامت و نشانه اى در این راستا وجود دارد كه دلم آرام گیرد ؟ كه ناگهان كودك ( ع ) با زبان عربى فصیح به سخن درآمد و فرمود : من بقیة الله در زمین او و انتقام گیرنده از دشمنان او هستم ، اى أحمد بن اسحاق بعد از این لحظه اثرى نمى یابى .
أحمد بن اسحاق گفت : شادمان بیرون رفتم ، فردا خدمت حضرت بازگشتم و بدو عرض كردم : اى فرزند رسول خدا ( ص ) به آنچه كه منت بر من گذاشتى بسیار شادمان شدم اكنون بفرمایید او چه شباهتى به خضر و ذى القرنین دارد ؟ فرمود : اى احمد ، طولانى بودن غیبت ، عرض كردم : اى فرزند رسول خدا ( ص ) آیا غیبت او به طول مى انجامد ؟ فرمود : آرى بخدا سوگند تا آنجا كه بیشتر كسانى كه به امامت او قائل بودند از عقیده خود برگردند و كسى بر این عقیده باقى نماند مگر آنكس كه خداوند از او پیمان ولایت ما را گرفته باشد ، و ایمان را در دل او جایگزین و با روح خود ، او را حمایت و تأیید كند .
اى أحمد بن اسحاق ، این امرى است از امر خدا و رازى است از راز و اسرار خدا ، و غیبى است از غیب هاى خدا ، آنچه را كه به تو گفتم دریاب ، و آنرا نهان دار ، و از سپاسگزاران باش ، روز قیامت در علیین با ما خواهى بود .
***************************************
حديث اطاعت و پیروی ازامام
القائم من ولدی اسمه اسمی ، وكنیته كنیتی ، وشمائله شمائلی ، وسنته سنتی ، یقیم الناس على ملتی وشریعتی ، ویدعوهم إلى كتاب ربی عز وجل ، من أطاعه فقد أطاعنی ، ومن عصاه فقد عصانی ، ومن أنكره فی غیبته فقد أنكرنی ، ومن كذبه فقد كذبنی ، ومن صدقه فقد صدقنی ، إلى الله أشكو المكذبین لی فی أمره ، والجاحدین لقولی فی شأنه ، والمظلین لامتی عن طریقته ، وسیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون.
( هشام بن سالم از امام صادق و او از پدر و جدش علیهم السلام نقل مى كند كه آن حضرت فرمود : ) قائم از فرزندان من است ، نام او نام من وكنیه او كنیه من ، و شكل او شكل من ، و سنت او سنت من است مردم را بر ملت و شریعت من بپا مى دارد ، وآنها را بسوى كتاب پروردگارم عزوجل مى خواند ، كسى كه او را اطاعت كند مرا اطاعت نموده و كسى كه او را نافرمانى نماید مرا نافرمانى كرده و كسى كه در زمان غیبت ، منكر او باشد مرا انكار كرده و كسى كه او را تكذیب نماید مرا تكذیب كرده و كسى كه او را تصدیق كند مرا تصدیق كرده است ، و از تكذیب كننده گانم در باره امر او ، و انكار كننده گان گفتارم درباره او و گمراهان امتم از راه او ، به خدا شكایت مى كنم ، آنهایى كه ظلم كرده اند بزودى خواهند دانست كه به چه كیفرگاه و محل انتقامى بازگشت مى كنند .
***************************************
حديث تسلیم بودن در امر فرج
یا مهزم كذب الوقاتون ، وهلك المستعجلون ، ونجا المسلمون
على بن حسان ، از عبدالرحمان بن كثیر ، از امام صادق علیه السلام نقل كرده كه فرمود : اى مهزم ، كسانى كه ( براى قیام حضرت مهدى علیه السلام ) وقت تعیین مى كنند ، دروغ مى گویند و كسانى كه در آن عجله كنند هلاك شده و كسانى كه تسلیم باشند ( و آنچه را كه خدا بخواهد قبول داشته باشند ) نجات مى یابند .
***************************************
حديث آثار غیبت - شك
إن الإمام بعدی ابنی علی ، أمره أمری وقوله قولی وطاعته طاعتی ، والامام بعده ابنه الحسن ، أمره أمر أبیه وقوله قول أبیه وطاعته طاعة أبیه ، ثم سكت . فقلت له : یا ابن رسول الله فمن الامام بعد الحسن ؟ فبكى علیه السلام بكاء شدیدا ، ثم قال : إن من بعد الحسن ابنه القائم بالحق المنتظر . فقلت له : یا ابن رسول الله لم سمی القائم ؟ قال : لأنه یقوم بعد موت ذكره وارتداد أكثر القائلین بإمامته . فقلت له : ولم سمی المنتظر ؟ قال : لان له غیبة یكثر أیامها ویطول أمدها فینتظر خروجه المخلصون وینكره المرتابون ویستهزئ بذكره الجاحدون ، ویكذب فیها الوقاتون ، ویهلك فیها المستعجلون ، وینجو فیها المسلمون
صقر بن ابى دلف مى گوید از ابو جعفر محمد بن علی الرضا ( ع ) شنیدم كه فرمود : امام و پیشواى پس از من پسرم على است ، فرمان او فرمان من و سخن او سخن من و اطاعت از او اطاعت از من است ، پیشوا و امام پس از او پسرش حسن است ، فرمان او فرمان پدرش و سخن او سخن پدرش و اطاعت از او اطاعت از پدر اوست ، و سپس ساكت شد ؟ عرض كردم : اى فرزند رسول خدا ( ص ) امام و پیشواى بعد از حسن كیست ؟ حضرت به شدت گریست و سپس فرمود : امام و پیشواى بعد از حسن پسرش قائم منتظر است ، بدو عرض كردم : اى فرزند رسول خدا ( ص ) چرا وى قائم نامیده شد ؟ فرمود : چون او پس از آنكه نامش از یاد ها رفت و بیشتر معتقدین به امامتش از عقیده خود برگشتند ، قیام مى كند ، به آن حضرت عرض كردم : چرا وى را منتظر گویند ؟ فرمود : چون او غیبتى طولانى و دراز دارد ، و افراد مخلص در انتظار اویند و تردید كنندگان او را رد مى كنند و انكار كنندگان ، یاد او را به استهزاء مى گیرند و وقت گذاران در غیبت ، دروغ مى گویند ، شتابزدگان در آن به هلاكت مى رسند و مسلمانان در آن نجات و رهایى مى یابند